ديدگاه های محيط و منظر
- طبيعت
- زيستگاه
- محصول مصنوعي ( شهر)
- سيستم
- يك مسئله
- ثروت
- ايدئولوژي
- تاريخ
- مكان
- زيبايي شناسي
محيط و منظر به عنوان طبيعت
ديدگاه برای طبيعت نقش غالب اصلی و برای انسانها نقش فرعی را قائل ميشود. ديدگاه طرفداری از حفظ منابع طبيعی است که محيط و منظرطبيعی به هر قيمتی به خاطر خود طبيعت حفظ شود از نظر اين ديدگاه بشر و طبيعت در تقابل با يکديگر هستند
محيط و منظر به عنوان زيستگاه
محيط و منظر خانه ای برای نوع بشر است .مردم با کار کردن بر روی زمين آن را اصلاح می کنند تا توليد آن را افزايش دهند و آن را به عنوان سرمايه و منبع در آمد تعريف می کنند، محيط و منظر هم بيان کننده طبيعت است و هم بيان کننده فرهنگ است. در اين ديدگاه محيط و منظر دارای حس مکان قوی است.
محيط و منظر به عنوان محصول مصنوعي (شهر)
اين ديدگاه محيط و منظر را به عنوان چيزی که توسط انسان خلق شده می نگرد . دارندگان اين ديدگاه آثار انسان را درهر کجا می بينند .در اين ديدگاه ديگر طبيعت وجود ندارد کل محيط و منظر توسط بشر ساخته شده است .محيط و منظر به عنوان محصول مصنوع يک ساختار ذهنی است .دراين فرآيند نقش تکنولوژی موجب بروز آلودگی های زيست محيطی شده است .
ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﻨﻈﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻴﺴﺘﻢ
ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﻨﻈﺮ را ﺳﻴﺴﺘﻤﯽ ﻣﻴﺪاﻧﻨﺪ ﮐﻪ از زﻳﺮ ﺳﻴﺴﺘم های واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻳﮑﺪﻳﮕر ﺗﺸﮑﻴﻞ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. دﻳﺪﮔﺎهﯽ ﻧﻮﻳﻦ ﮐﻪ ﺑﺴﺮﻋﺖ درﺣﺎل ﺗﮑﻮﻳﻦ وﮔﺴﺘﺮش ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ دﻳﺪﮔﺎﻩ ﻋﻠﻤﯽ ، ﺟﺎﻣﻊ، و ﺗﺮﮐﻴﺒﯽ ﺑﻮدﻩ و ﻣﻌﻨﯽ را ﺗﻨﻬﺎ از ﻋﻨﺎﺻﺮ کسب نمی کند ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮاﯼ اراﺋﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺑﻪ راﺑﻄﻪ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ و رﻓﺘﺎر ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻴﺴﺘﻢ و ﻓﺮﺁﻳﻨﺪهﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ را ﺑﻮﺟﻮد ﺁوردﻩ ﺗﻮﺟﻪ دارد.
ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﻨﻈﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﻨﻈﺮ ﺑﻌﻨﻮان وﺿﻌﻴﺘﯽ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮد ﮐﻪ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ اﺻﻼح دارد. ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ ﺧﺎﮐﯽ، ﻧﻬﺮهﺎ و ﺳﺮ ﭼﺸﻤﻪ هﺎﯼ ، ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻻﻳﻪ اوزون، هﻮاﯼ ﺁﻟﻮدﻩ ﺁﻟﻮدﻩ، ﭘﺮاﮐﻨﺪﮔﯽ و ... ﺑﺎﻓﺖ ﻓﺮﺳﻮدﻩ و ﺗﺨﺮﻳﺐ ﺷﻬﺮﯼ از ﺟﻤﻠﻪ ﺷﻮاهد ﻓﻴﺰﻳﮑﯽ هستند ﮐﻪ ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﻨﻈﺮ را ﻣﺴﺌﻠﻪ دار ﻣﯽ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.
منظر شهری
منظر واژهای است عربی از ریشه نظر و بر وزن مفعل، اسم مکان است مانند مکتب، مدخل، پس میتواند محل نظر باشد یا مکان نگریستن، یعنی «هر چیزی که آن را مینگرند، خواه خوشایند باشد و خواه بدنما» بنابراین منظر چیزی است عینی. تعاریف دیگر منظر عبارت اند از:
- اساساً منظر شهری، سطح تماس (Interface) انسان و پدیده شهر است و از اینرو بخش قابل توجهی از دانش و عواطف محیطی شهروندان تحت تاثیر آن شکل میگیرد. اهمیت منظر شهری، به عنوان واسطه میان انسان و پدیده شهر، به اندازهای است که برخی اوقات در تعریف طراحی شهر گفتهاند.
- طراحی شهر مدیریت منظر شهری (منظر عینی و ذهنی) است». منظر شهری وسیله ای است که شهر را پدیدار میکند. به عبارت دیگر ترسیمات تجریدی طراحان و معماران (نظیر پلان، مقاطع و نمای جداره خیابانها) تنها در قالب منظر شهری است که به تجربه واقعی و انسانی بدل میشود
- منظر شهری علاوه بر ممکن ساختن «قرائت» متن شهر، امکان آسیبشناسی شهری را فراهم میسازد. چنین دیدگاهی بر این پیش فرض استوار است که بحران در منظر شهری نشاندهنده بحران در طراحی شهری است و بحران در طراحی شهری نشاندهنده بحران در فرآیندهای توسعه ومدیریت شهری است.
مفهوم و سطح تکامل منظر شهری
امروزه شهرهای بزرگ جهان بر سر جذب سرمایه و نیروی انسانی مبتکر با یکدیگر به رقابت برخاسته اند. پژوهش های جدید نشان می دهند که در این رقابت، طراحی شهری به مثابۀ ابزاری مؤثر مورد توجهی فزاینده قرار گرفته است. شهرهای برخوردار از منظر شهری مطلوب قادرند با وسعت بخشیدن به تجربۀ زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقای تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم ساخته و با اعتلا بخشیدن به وجهه و تصویر ذهنی شهر در سطح ملی و بین المللی، توان رقابتی شهر را برای جذب هرچه بیشتر سرمایه و اقشار خلاق تقویت نمایند. اهمیت منظر شهری از آن روست که کلیت شهر را به مثابۀ یک «متن» آشکار ساخته و امکان «قرائت» و «خوانش» این متن را فراهم می آورد. تنها در آینۀ منظر شهری است که ابعاد ناملموس حیات مدنی همچون فقر و غنا، سلطۀ نهادها و ارزش های معین، سلایق زیباشناختیِ خرده فرهنگ ها، عمق تاریخی شهر، میزان ایمنی و امنیت جامعه، چگونگی احترام جامعه به قراردادهای اجتماعی و غیره، از طریق نظامی از «نشانه ها» امکان تجلی و بروز خارجی یافته و ارزیابی مثبت یا منفی را میسر می سازد. هدف از این گفتار، تبیین اهمیت منظر شهری و گونه شناسی نقش و مفهوم آن در سیر تکاملی محتوای طراحی شهری است. در این مطالعه مفهوم «منظر شهری» به عنوان مفهومی پویا (و نه ایستا) که قادر است در انطباق با تحولات پارادایماتیک طراحی شهری، نقش و وظایف نوینی برخود پذیرفته و انتظارات و نیازمندی های جدیدی را پاسخگو باشد، معرفی می شود. وقتی به منظر شهری فکر می کنیم، به یاد سخن جین جیکوبز Jane Jacobs می افتیم: «وقتی به یک شهر فکر میکنیم، بلافاصله خیابان های آن شهر به ذهن می آیند؛ اگر خیابان های آن زیبا و جالب باشند، به نظر زیبا می آید، در غیر این صورت شهری خسته کننده و ملال آور به نظر می رسد». منظر شهری اهمیت اش از این رو است که اگر آن را نوعی هنر تلقی کنیم، با گسترده ترین طیف مردم ارتباط دارد. اگر به عنوان یک هنر تجسمی فرض کنیم یا با نقاشی مقایسه کنیم، عمدتاً نخبگان به گالری ها می روند و بازدید می کنند، در حالی که ما هر روز صبح که از خانه خارج می شویم، وارد گالری منظر شهری یا خیابان می شویم، اگر به عنوان هنر نمایشی تلقی کنیم، باز نخبگان صرفاً در نقش تماشاچی این هنر را تماشا می کنند. در منظر شهری اگر آن را یک درام تلقی کنیم، هم درآن بازیگریم، هم آن را تماشا می کنیم. پس نقش بسیار مهمی در گسترش و تعمیق تجربۀ زیباشناختی افراد دارد و فرصت مناسبی است برای آن که سواد بصری افراد جامعه ارتقا پیدا کند و از آن طریق آموزش های لازم را بگیرند. منظر شهری می تواند توان رقابتی شهرها را افزایش دهد، از جنبۀ اقتصادی و آن چیزی که طراحی شهری را در حالت رونق قرار داده و بسیاری از شهرهای دنیا از این نظر برای خود استراتژی طراحی شهری تدوین کرده اند، جنبۀ کمک به توان رقابتی شهرهاست بحث ایجاد ارزش افزوده در میان است، طراحی شهری می تواند ارزش افزوده مشخصی را برای پروژه های عمرانی ایجاد کند و منظر شهری می تواند به عنوان سیستمی از نشانه ها برای پاتولوژی یا آسیب شناسی شهری مورد استفاده قرار گیرد.
دسته بندی مناظر شهری
منظر شهری را می توان بر حسب نقش، مفهوم و سطح تکامل در یک طبقه بندی ۴ دسته ای تحت عناوین منظر شهری آرایشی یا تزیینی، منظر شهری عملکردگرا یا برنامه محور، منظر شهری ادراکی یا زمینه گرا و منظر شهری پایدار یا هوشمند گونه شناسی کرد.
- منظر شهری آرایشی-تزیینی: آموزه های کامیلو سیت برای مناظر رومانتیک است و آموزه های دهه برنهام برای جنبش زیباشناسی در قالب مناظر کلاسیک است، مثل مداخلات اُسمان Haussmannدر شانزه لیزه است، مثل آمستردام، رتردام... اصول و قواعد خاص هریک: در منظر شهری کلاسیک قواعد مؤکدی وجود دارد، خط آسمان صاف و کشش افقی در نما وجود دارد؛ در حالی که در منظر شهری رمانتیک خط آسمان مقطع است، کشش عمودی وجود دارد و عناصری که منظره را می بندند، بخشی از جداره هستند. (کروکی کامیلو سیت) نقش عملکردی داشته و عنصر سازه ای مطرح بوده و نقش زیبا-شناختی داشته، عناصر تزیینی درونش جا داشته اند و زمینه گرا بوده، خواه تحت تأثیر قواعد اکید کلاسیسیزم خواه تحت تأثیر محدودیت هایی که معماری بومی می تواند ایجاد کند.
- منظر شهری برنامه گرا یا عملکردگرا: مطرح است که منظر شهری مدرنیستی است، فرم از عملکرد تبعیت می کند و فرم و منظر بیرونی، منظر ساختمان و منظر شهری در حقیقت نتیجۀ عمل طراحی از درون به بیرون هست. طبق حرف لوکوربوزیه این منظر شهری تولید می شود و شاهد نمونه هایی هستیم که بعد از جنگ جهانی دوم بازسازی شده اند، این مورفولوژی از بین می رود (عکس یا کروکی) به طور خلاصه مفهوم خیابان از بین می رود. جداره ساختمان نقش سازه ای خود را از دست می دهد، زیبا شناختی Abstract حاکم می شود. یعنی تک تک ساختمان ها می خواهند خود را بیان کنند و منظر جزء مطرح است نه منظر کل. برخلاف دورۀ قبل خیابان گم می شود و فضاهای گم شده پیدا می شوند.
- منظر شهری ادراکی و زمینه گرا: تحت تأثیر جنبش فنومنولوژی و پدیدارشناسی شهری به وجود می آید و از سوی دیگر بستر روانشناسی و مطالعات ادراکی به ویژه کارهای لینچ می آید و نقش محوری انسان را در درک هر پدیده ای مطرح می کند. بحث هایی که ونتوری مطرح می کند برخلاف لوکوربوزیه که طراحی معماری را از درون به بیرون می داند، ونتوری معتقد است طراحی باید هم زمان توجه به دو وجه مختلف فرم باشد بدون آن که به یکی اولویت دلخواه داده شود. نتیجه آن نوعی Contextualism یا زمینه گرایی است که مفهوم خیابان دوباره مطرح می شود. بحث معنای محیط و حس مکان و مسألۀ مهم بعد چهارم یا بعد حرکتی زمان هست که در مورد منظر شهری مورد توجه قرار می گیرد. حرکت به صورت پیاده در کارهای افرادی مثل کالِن یا به صورت سواره مثل کارهای اپلیاردAppleyard، لینچو مایر Myer ... از نظر نقش، این منظر شهری فقط به عنوان یک لفاف فضای بیرون و درون را از هم جدا می کند، از نظر زیباشناختی زمینه گراست، تحت تأثیر جنبش پست مدرنیسم، ارجاعات تاریخی و سمبلیک دوباره به آن برمی گردد و از نظر ذهنی ادراکی چنانچه اشاره شد، بحث منظر ذهنی شهری Urban Image را وارد مطالعات می کند که نمونۀ آن را می بینیم. بعد چهارم یا حرکت توسط گوردُن کالن و دوستان او پس از او، وارد کار می شود. سیستم هایی تحت عنوان سیستم های یادداشت برداری فضایی Location System از آن زمان معرفی می شوند، که می توانیم کیفیت های فضایی مختلف را مورد بررسی قرار دهیم. از سوی دیگر به غیر از حرکت پیاده، حرکت سواره مد نظر قرار می گیرد، طوری که معتقدند به رغم آن که به بزرگراه ها نگرش منفی داریم، تنها ابزاری هستند که ادراک کلان شهرها را ممکن می کنند و رانندگی و حرکت در بزرگراه ها می تواند تجربۀ لذت بخشی باشد اگر به طراحی بزرگراه ها بپردازیم و بیاییم نگاه منفی خود را از آنها برداریم و شروع به سازماندهی آنها کنیم.
- منظر شهری هوشمند یا پایدار: بنیان نظری این نوع منظر شهری که اکنون در آن پارادایم قرار داریم، «زیباشناسی اکولوژیک یا سبز» هست افرادی مثل یان مک هارگMcHargIan، پیتر کلتورپ Peter Calthorpe، هیلدبرند فریHildebrandFrey، به آن پرداخته اند. محور آن، تعریف «توسعۀ پایدار» است، یعنی بیاییم نیازهای نسل خودمان را از منابع طبیعی و فرهنگی تأمین کنم، بدون آن که نسل های آینده را از نظر تأمین نیازهایشان به مخاطره بیندازیم و اینجا بحث زمینه گرایی اکولوژیک، انطباق با محیط شهرهای طبیعی عمده می شود و از سوی دیگر نیز از نظر مطالعات ادراکی افرادی مثل Nasar بحثی را مطرح می کنند تحت عنوان «منظر ذهنی ارزیابانه» که در ایران هنوز مطرح نشده؛ از نظر ویژگی ها، می توان گفت بحث هایی در جهت حفظ منابع طبیعی صورت می گیرد. ممکن است در بعضی کشورها تحت عنوان «شهر فشرده»، در جاهایی تحت عنوان «تمرکز زدایی متمرکز» صورت گیرد، اما بحث اینست که برگردیم به محلات یا جوامعی که مقیاس پیاده داشته باشند و به همین دلیل بحث ادراک منظر شهری از دید پیاده اولویت پیدا می کند و دیگر این که از طبیعت الگوبرداری کنیم، در سطوح مختلف، معماری یا طراحی شهری «بیومیمیتیک Biomimetic» مطرح می شود و از منابع انرژی پایدار استفاده کنیم. لفاف ساختمان را در حالت Passive مانند جنبش مدرن که به یک پرده تقلیل پیدا کرده بود، درآوریم و نقش بسیار فعالی چه از نظر انطباق هوشمند با محیط، چه از نظر مشارکت آن در تولید انرژی به آن بپردازیم.