انعطاف پذیري یکی از پیامدهاي برنامه ریزي راهبردي است و واسطه ی مهم بین برنامه ریزي راهبردي وعملکرد به شمار میرود.
صاحب نظران بسیاري ضمن تأکید بر نقش انعطاف پذیري به عنوان یکی از شیوه هاي مقابله با عدم اطمینان محیطی، بیان داشته اند که افزایش انعطاف پذیري با افزایش عملکرد پیوند خورده است. شایان ذکر است که توافق اندکی درباره چگونگی تعریف انعطاف پذیري وجود دارد. انعطاف پذیری یک مفهوم چند بعدی است که می تواند با اجزای زیادی در سازمان در ارتباط باشد. الفاظ مختلفی نظیر انطباق، حساسیت، ارتجاعی و چابکی ممکن است به عنوان مترادف آن مورد توجه قرار گیرند. انعطاف پذیري همچنین، به عنوان قابلیت پویایی مد نظر قرار گرفته است. در فرهنگ لغت انعطاف پذیري به عنوان آمادگی براي پذیرش الزامات جدید، متفاوت و یا در حال تغییر تعریف شده است. انعطاف پذیری توانایی سازگاري، ایستادگی کردن یا اداره عدم اطمینان است.
برنامه ریزی به دو دلیل انجام می گیرد:
اول، برای اینکه در زمان حال بتوانیم راجع به آنچه که می خواهیم در آینده انجام دهیم تصمیم بگیریم.
دوم، با دانستن اینکه تصمیم چیست می توانیم زمان لازم را برای آماده ساختن منابع و شرایط لازم انجام فعالیت ها ایجاد کنیم.کوتاه کردن زمان آماده سازی که به تبع آن می توان زمان "قفل کردن" برنامه را نیز کاهش داد، باعث ایجاد انعطاف در برنامه پروژه خواهد شد. اما تحقق این مهم مستلزم صرف هزینه خواهد بود.
برنامه ریزی انعطاف پذیر که زیرمجموعه برنامه ریزی راهبردی می باشد به چند شاخه تقسیم می شود:
انعطاف پذیری ساختاری: انعطاف پذیري ساختاري به توانایی سازمان براي تجدید ساختار اطلاق شده است. انعطاف پذیري ساختاري به کاربرد قابلیت هاي مدیریتی درخصوص تغییر ساختار سازمان در برابر فشارهاي داخلی و خارجی اطلاق و شامل فرایندهاي تصمیم گیري و ارتباطات می شود. انعطاف پذیری ساختاري به قابلیت کارآفرینی و تشکیل تیم هاي مدیریتی سازمان اشاره دارد، به نحوي که سازمانها را به فرایند تصمیم گیري و ارتباط درون ساختار سازمانی و همچنین، چگونگی تحقق سریع اهداف رهنمون می سازد. یکی از صاحبنظران این مقوله ویژگی سازمان های انعطاف پذیر را تشریح و پیشنهاد میکند که آنها باید به طور ویژه بر افراد تمرکز کنند. پژوهشگران دیگر ساختار سازمانی پویا را پیشنهاد میکنند و آن را براي انعطاف پذیري مناسب تر میدانند. ساختارهاي انعطاف پذیر به سوي رسمیت کمتر و عدم تمرکز بیشتر گرایش دارند. به زعم برخی از صاحبنظران انعطاف پذیري ساختاري به شیوههاي مدیریتی و به مدیریت منابع انسانی وابسته است و برخی از شیوه هاي مدیریتی نظیر نظام قدرت و اختیار، طراحی شغل، آموزش، تیم هاي کاري، مشارکت و گزینش کارکنان و نظام هاي پاداش میتوانند بر انعطاف پذیري ساختاري تأثیرگذار باشند. ادبیات موضوع نشان میدهد سازمان هایی که تغییر ساختار خود را به طور سفارشی و با برنامه ریزي خوب اداره میکنند، در مقایسه با آنهایی که تغییراتی بدون مشارکت و به شیوه اي برنامه ریزي نشده را پی میگیرند، کمتر از مشکلات مربوط به کارکنان رنج میبرند. بنابراین، اثر چنین منافعی در همه جا تسهیل گر است و بر عملکرد سازمان تأثیر میگذارد.
انعطاف پذیري تحقیقاتی: انعطاف پذیري تحقیقاتی به قابلیت ایجاد تغییر در تحقیقات در واکنش به رشته هاي علمی در حال ظهور و نیز به توانایی پشتیبانی از انعطاف پذیري در مؤسسات تحقیقاتی اطلاق می شود.
انعطاف پذیري آموزشی: آموزش انعطاف پذیر دراصطلاح به نوعی از آموزش اشاره دارد که بر اصول تأمین اهداف فناوري اجتماعی و اقتصادي و پرورش دانشجویان براي اهداف مورد پذیرش آینده استوار است. در نظام برنامه آموزشی، طرحهاي آموزشی، محتواي دوره ها، مدیریت آموزش، روشها و دیگر جنبه هاي آموزش، آموزش انعطاف پذیر قابلیت بیشتري براي ایجاد توسعه پایدار فراهم میسازد. در حقیقت، آموزش انعطاف پذیر نیازمند آن است که از شیوه هاي خشک نظام آموزش سنتی رهایی یابد، و بر ماهیت آموزش نهفته در افراد تأکید ورزد و موجب ارتقاي توسعه همه جانبه انسان شود.
انعطاف پذیری مالی: برخی معتقدند که انعطاف پذیري مالی حلقه مفقوده نظریه هاي ماندگار ساختار سرمایه است. آنان بر این باورند که نظریه هاي سنتی براي شناخت نیازهایی که با گذر زمان در فعالیت هاي مالی سازمانها به وقوع می پیوندد، ناکام مانده است. انعطاف پذیري مالی به توانایی یک سازمان در واکنش موثر به شوک هاي پیش بینی نشده در جریان نقدینگی یا فرصتهاي سرمایه گذاري اطلاق میشود. انعطاف پذیري مالی به عنوان قابلیت یک سازمان براي اداره شوک هاي درآمدي منفی و کسب مزیت ازشوک هاي مثبت در خصوص سامان بخشیدن به فرصتهاي سرمایه گذاري سازمان تعریف شده است. بنابراین، انعطاف پذیري مالی به هزینه هاي تأمین منابع مالی خارجی و تصمیمات راهبردي در خصوص ساختار سرمایه، نقدینگی و سرمایه گذاري سازمان بستگی دارد. شواهد حاکی از آن است که سازمان هایی که از این قابلیت برخوردارند، عملکرد بهتري دارند. بدین لحاظ برنامه ریزي راهبردي تأثیر مثبتی بر انعطاف پذیري مالی خواهد داشت که این مسئله بر عملکرد مالی سازمان تأثیر خواهد گذاشت.
انعطاف پذیری تکنولوژی: انعطاف پذیري تکنولوژیکی به عنوان قابلیت سازمان براي تغییرظرفیت تکنولوژیک بر حسب نیازهاي رقابتی تعریف شده است.انعطاف پذیري تکنولوژیکی به ارائه و دستیابی بیشتر به طرحهاي تکنولوژیک جایگزین از ذخیره دانش موجود اطلاق شده است . انعطاف پذیري تکنولوژیکی که فرایندهاي کسب و کار را پشتیبانی میکند، قادر است که تا حد زیادي ظرفیت تغییر سازمانی در خصوص تحولات محیطی را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع، انعطاف پذیري تکنولوژیکی یکی از خصیه هاي فناوري است که قابلیت هایی را براي تطبیق با محیط ارائه یا دیگر تحولات را تقویت میکند به طور ویژه سازمان هایی که با فناوري قدیمی و منسوخ (به روز نشده) کار میکنند یا سازمانهایی که از فناوري یا نرم افزارهاي بسیار ویژه و منحصر به فرد استفاده میکنند، به طوريکه جایگزینی براي آنها مشکل یا ناممکن است، آزادي عمل و شانس اندکی براي تغییردارند. اهمیت تسهیل کنندگی برنامه هاي راهبردي حاکی از آن است که سازمانهایی که انعطاف پذیري تکنولوژیکی را به شیوه هایی راهبردي برنامه ریزي میکنند عملکرد بهتري خواهند داشت. به طور ویژه فناوري تسهیل کنندگی بالایی براي کاربران آن دارد و به مدیران در مقابله با عدم اطمینان محیطی وارائه واکنشهاي راهبردي کارآمد یاري میرساند. این اثر غیرمالی ضرورتاً به نتایج فوري براي کاربران فناوري می انجامد. بنابراین، برنامه ریزي راهبردي تأثیر مثبتی بر انعطاف پذیري تکنولوژیکی دارد و برعملکرد غیرمالی سازمانها اثر مثبت میگذارد.