اجراي مديريت بهينه ناگزير منجر به پيشرفت خواهد شد. آنچه اجراي صحيح و اصولي اين ابزار مديريتي را با مشكل مواجه مي نمايد هزينه قابل توجه نصب و احداث آن مي باشد. اين مطالعه در پي آن است با معرفي راهكارهايي و فراهم آوردن امكانات پايه اي و ابتدايي ضمن صرف هزينه معقولانه، از بروزهزينه مستمر آن كاسته و امكان بروز فجايع ناشي از عدم اجراي صحيح آن را، به سمت حداقل سوق دهد.
انتخاب مسير
با بكارگيري تكنولوژي نوين در اجراي پروژههاي جاده ســازي مي-توان روش هاي ســنتي گذشــته را تكميل نمود. در گذشته با گردش در عرصه و تعيين نقاطي كه به لحاظ بصري و تحت تأثير عواملي چون: صعب العبور بودن، قرار گرفتن نقاط باتلاقي و يا ميكروكليماهاي غير قابل مشاهده در نقشه توپوگرافي منفي تلقي مي شدند، امر انتخاب مســير بهينه انجام مي پذيرفت. امروزه مي توان با به همراه داشــتن يك دستگاه GPS تمامي اين نقاط را در عرصه نامگذاري و ســپس به نقشــه رقومي شده DGN منتقل نمود و خطاهاي ناشي از اشتباهات فردي را به صفر نزديك نمود.
همچنين در كنار روش هاي تكميلي مي توان، از روش هاي نوين جايگزين نيز استفاده نمود. از جمله اين روش ها استفاد از نقشه هاي شكل زمين مي باشد. مزيت اين روش نسبت به روش سنتي تعداد متغيرهاي بيشتر آن در انتخاب مسير مي باشد. نقشه شكل زمين از تلفيق لايه هاي مدل رقومي ارتفاع ، نقشه ظرفيت، نقشه زمين شناســي و نقشه خاك شناسي با استفاده از ســامانه اطلاعات جغرافيايي تهيه مي شود. با تكميل نقشه هاي شكل زمين به صورت پلي گون مي توان نقاط مناســب و نامناســب جهت عبور راه را كد گذاري نمود كه از اين نظر در تصميمات آينده و تعيين اولويت ها به متخصصان امر كمك زيادي خواهد نمود (خليل پور و حسيني، 1385).
طراحی مسیر
طراحي مســير در راهســازي ارتباط مستقيم به هدف از احداث آن و نحوه استفاده آن در آينده دارد. در طراحي مســير راههاي ارتباطي صرفا ارتباط دو يا چندنقطه مورد نظر (البته ضمن رعايت نقاط اجباري) مي باشــد (احتشامی، 1374) ،حال آنكه در طراحي مسير راه هاي جنگلي،هدف تهيه يك شبكه جاده مي باشد كه دسترسي به همه نقاط جنگل را فراهم آورد (ساريخاني و مجنونيان، 1384). نيوهام (1995 ) نيز درتحقيق خود در كشــور كانادا اقدام به طراحي شــبكه جاده جنگلي با استفاده از بسته نرم افزاري ROADPLAN نمود. او اظهار داشــت كهاين سيســتم نســبت به ديگر سيســتم ها داراي انعطاف بيشتري بوده و در جنگل هاي خصوصي كه بهره برداري در اولويت مي باشد، كاربرد بهتري دارد. وي با در نظر گرفتن مجموع هزينه هاي چوبكشــي و ســاخت جاده و به حداقل رسانيدن آن براي هر محوطه برش اقدام به طراحي مناسب ترين شبكه جاده نمود.
از نرم افزار ROADENGE كه به وســيله يك كمپاني كانادايي طراحي شــده است نيز مي توان در طراحي جاده اســتفاده نمود. يك تجربه از كاربرد اين نرم افزار در كشــور كانادا موجود اســت كه حجم عمليات خاكي برآوردي با استفاده از اين نرم افزار در حدود نصف رقم برآوردي بدون استفاده از نرم افزار بوده است كه از اين رو اثرات سوء ناشي از احداث جاده و تخريبات زيباشناختي نيز سوق به حداقل شدن مي يابد (هرالت، 2002).
همچنين با اســتفاده از يك اكستنشــن الحاقي به نرم افزار ArcView به نام PEGGER ،تحولي شگرف در امر جاده سازي صورت گرفت. اين تكنيك با در نظرگرفتن عواملي چون تيپ خاك، هيدرولوژي، ويژگي هاي خطوط توپوگرافي و طبقات شيب منطقه در طراحي شبكه جاده جنگلي، منجر به تقليل زمان طراحي و ارزيابي واريانتها و همچنين افزايش دقت و كاهش خطاهاي احتمالي شد (روگر، 1998).
برآورد حجم فرسايش ناشي از احداث جاده
مدلي تحت عنــوان SEDMODL معرفي مي گردد. نكته مهم و قابل توجه در اين مدل برآورد رسوب ناشي از يك جاده قبل از احداث آن مي باشد. يعني اين مدل قادر خواهد بود قبل از احداث جاده حجم بار رسوب ناشي از احداث يك جاده را پيش بيني نمايد.
طراحي شبكه زهكشي راه
حداث جاده ضمن اثرات مثبت قابل توجه آن، اثرات منفي زيست محيطي از جمله: تقاطع جاده با آبراهه هاي طبيعي و رودخانه ها كه موجبات بر هم زدن نظم هيدروليك منطقه را فراهم مي آورد را نيز در بر خواهد داشت (ایگان و همكاران، 1998). نوع خاك وسيستم زهكشي، از مهمترين عوامل مؤثر در طرح شيرواني هاي خاكي مي باشند. لذا يكي از مسايل بسيار مهم كه در كاهش اثرات تخريب كننده جاده ها مطرح مي-باشند، زهكش هاي مناســب و متناســب با طبيعت منطقه هستند.
اســتفاده از تكنولــوژي نويــن در اين زمينه را مي تواند در كاربرد روش ابتكاري عقيلي در ســال 1382 ،به طور واضح مشــاهده نمود. وي در بهينه ســازي شبكه هاي توزيع آب، كوتاه ترين مسير را براي رساندن آب به نقطه خروجي به دســت آورد. با اســتفاده از اين روش مقدار جريان در هر يك از لوله هاي زهكش مشــخص شده و سپس با داشتن مقدار جريان در هر لوله، يك مدل برنامه ريزي غير خطي براي به دست آوردن قطرهاي بهينه حاصل خواهد شــد (عقيلي، 1382).
همچنين از روش مدل شبكه عصبي مصنوعي مي توان رابطه اي بين بارندگي و رواناب حاصل نيز برقرار نمود كه اين عمل حجم بالايي از عمليات دفتــري را مــي كاهد. حدود ا طمينان اين روش نيز ً قبلا توســط توكا و ماركوس (2000) آزمون شــده و نتايج حاكي از آن بود كه، شــبكه عصبي در مقايســه با مدل هاي مفهومي، ابزاري قدرتمند براي مدل نمودن روابط بارندگي_رواناب در شــرايط مختلف، از جمله: مقايســه هاي زماني متفاوت، پستي وبلندي ها و الگوهاي آب و هوايي مختلف مي باشــد. از ســاير تجارب بكارگيري ابزار مديريتي نوين در طراحي شــبكه زهكشي استفاده از تكنيك GIS است كه نگارنده به اتفاق همكاران در محيط Arcview انجام داد. در اين پژوهش پس از تهيه نقشــه هيدرولوژي منطقه مورد مطالعه كه با اســتفاده از DEM منطقه در محيط نرم افزار Digem حاصل شــد، اقدام به جدا نمودن هر يك از زيرحوزه هاي حوزه مورد مطالعه شــدو پس از تهيه نقشه هاي مدل رقومي ارتفاع و سپس شيب و جهت حوزه مورد عمل مشخصات مورد نياز جهت نصب يك شبكه زهكش به دست آمد. با اســتفاده از نرم افزار Smada مقدارهر يك از متغيرهاي مورد نياز شــبكه زهكش به دست آمده و آنگاه با اســتفاده از روابط تجربي موجود، قطر لوله هاي زهكش و فاصله افقي آنها از يكديگر پيشنهاد گرديد (خليل پور و همكاران، 1386.اكبري، 1386).
محاسبه حجم عملیاتی خاکی
حجم عمليات خاكي همواره يكي از كارهاي وقت گير و از اين جهت پرهزينه بوده است. اما امروزه جايگزيني روش هاي سنتي وهزينه بر منحني بروكنر و حتي نرم افزار ROAD ،به وسيله نرم افزار Info/Arc ،موجب صرفه جويي درهزينه و وقت شده است (خليل پور وهمكاران 2010 ). اين نرم افزار تنها با روي هم اندازي نقشه نقشــه مدل رقومي ارتفاع و نقشــه جاده مورد مطالعه به همراه چند نقطه برداشت شده از عرصه و سپس اجراي فرمــان fill cut ،مــي تواند حجم عمليات خاكي درهر يك از دامنه هاي خاكبرداري و خاكريزي را محاســبه نمود (سلكوك ، 2003).